ترم دوم یا سوم دوره ارشد او در تربیت مدرس بود و من هم مصمم شده بودم تا بار دیگر در آزمون دکترای آن سال شرکت کنم. برخی از سوالات آزمون تغییر کرده بود و دیگر در جزوه های ناقص 5- 6 سال پیش من پیدا نمی شد.
به دانشگاه تربیت مدرس رفتم برای دیدن استاد مربوطه و پرسیدن منابع جدید دروسی که ایشان تدریس می کنند. مشکلم را مطرح کردم. کمکی نفرمود! و مرا به دانشجویانش حواله کرد. چندین سال از دانش آموختگی من در تربیت مدرس می گذشت و طبیعتا کسی از دانشجویان جدید آنجا را نمی شناختم.
متاسفانه هیچ نامی هم از آقایی که در بالا وصفش نمودم، نداشتم تا در گروه فیزیک پزشکی پیدایش کنم. مکاتباتش با من با نام مستعار بود.
آن روزها مرخصی های کاری ام را در تالار مطالعه قدیمی کتابخانه مرکزی تربیت مدرس سپری می کردم. از این رو از طریق ایمیل به آن دوست گفتم که من در تربیت مدرس هستم و اگر وقت دارد همدیگر را بینیم تا چند جزوه ام را با جزوه های جدیدش تطبیق دهم. در جواب نوشت که در دانشگاه نمی تواند مرا ببیند!! و سعی می کند بعدا در جایی دیگر مرا ببیند.
اکنون 3-4 سال از آن ایمیل گذشته و ایشان هنوز وقت نکرده به ایمیل مجدد من پاسخ دهد یا جایی را برای ملاقات پیدا کند.